سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسینیه ها:

حسینیه ها بناهای مذهبی هستند که به یادبود امام حسین (ع) سومین امام شیعیان ساخته می شوند. حضرت امام حسین (ع) همراه با گروهی از پیروان خود در جنگی علیه سپاه یزید، خلیفه وقت در سال 680 میلادی شهید شد. در این ساختمان ها مردم گرد هم آمده و به سوگواری شهادت حضرت امام حسین (ع) و منسوبان ایشان می پردازند.

حسینیه ها شامل حیاط بزرگی هستند که معمولاً به وسیله اتاق هایی چند محصور شده اند. در اثنای ماه محرم – ماهی که در آن امام حسین (ع) به شهدت رسید – این بناها به وسیله عزاداران معتقد پر می شود. در تمام روز و بخشی از شب می توان روحانیون و یا روضه خوانی هایی را مشاهده کرد که واقعه اسف بار کربلا را توصیف می کنند. ( کربلا شهری است در عراق کنونی که امام حسین (ع) در آن جا مورد حمله لشکر یزید واقع شد ). غالباً حیاط حسینیه برای نمایش احساساتی که این واقعه تاریخی را ترسیم می کند، مورد استفاده قرار می گیرد. معمولاً حسینیه های مهم در طول بازارهای اصلی در هسته مرکزی شهر واقع و حسینیه های کوچکتر در محلات مختلف پراکنده شده اند.

ساختن حسینیه ها – مانند ساختن مساجد – نشانگر ایمان مذهبی، شخصیت اجتماعی و اتحاد صنفی است. این موضوع به ویژه در میان حرفه های موجود در مجموعه بازار صدق می کند. برای مثال در سبزه زار می توان حسینیه عطارها، حسینیه بزازها، حسینیه قنادها را مشاهده کرد. حسینیه ها مانند مساجد در سراسر شهر پراکنده شده اند: هر محله مسکونی، حسینیه مخصوص به خود را دارد. حیاط حسینیه معمولاً در طی ماه محرم که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد به وسیله چادر پوشیده می شود. این مطلب به ویژه هنگامی که مراسم ماه محرم در فصل بارانی برگزار می شود صدق می کند. اگر محله فاقد حسینیه باشد، در آن صورت مسجد محل طی ماه محرم به همان منظور مورد استفاده قرار می گیرد.

طی ماه محرم، افراد یک حرفه مشابه یا افراد یک محله در گروه هایی سازمان یافته، دسته های مذهبی را تدارک می بینند. در اثنای روز، این دسته ها حسینیه های محل، را ترک گفته و در میان شهر به حرکت درآمده و در مراکز مذهبی عمده مثل امام زاده ها، مسجد جامع و سایر حسینیه های اصلی توقف می کنند. یک دسته ( یا هیأت) متشکل از گروه یا گروه هایی از افراد زیادی است که پیراهن مشکی به تن کرده اند. این پیراهن ها در جلو یا عقب یک قسمت باز شده دارند. هنگامی که در طول خیابان های اصلی شهر در حرکت اند ان ها به دنبال گروه دیگری راه افتاده اند و پرچم های سیاه یا سبز را با شعارهای مذهبی نوشته بر آن ها حمل می کنند ( سبز رنگ عمامه و شال کسانی است که نسبشان به بنی هاشم بر می گردد. بنی هاشم قبیله ای است که حضرت محمد (ص) پیغمبر و دوازده امام شیعیان متعلق به آن می باشند). در بسیاری از دسته ها، مردان به لباس شخصیت های مختلف در می آیند و واقعه اسف بار کربلا را نشان می دهند. طی حرکت مردان سیاه پوش متناوباً می ایستند و با کف دست به سینه یا با زنجیر به پشت خود می زنند. در هنگام انجام این عمل، آن ها با سر دسته ها، مرثیه های سوگواری را در رابطه با با مرگ امام حسین (ع) و یارانش به صورت هماهنگ اجرا می کنند.

هنگامی که دسته به مرکز شهر نزدیک می شود مراسم عزاداری به اوج خود می رسد. برای مثال، وقتی که دسته در یک امام زاده، حسینیه یا مسجد توقف می کند، سینه زنان و زنجیر زنان مهم ترین قسمت اجرای مراسم را به نمایش می گذارند. در این هنگام مجریان، واقعه اسف بار کربلا را به صورت غم انگیزی بیان کرده و با خواندن مرثیه موجبات زاری حضار را فراهم می آورند. بعد از گردشی در شهر، دسته به نقطه آغازین حرکت بر می گردد، جایی که برای اعضای دسته، غذا آماده شده است. بعد از صرف غذا، مراسم سوگواری تا پاسی از شب ادامه می یابد.

جهت حرکت دسته مذهبی در شهر و نقاط توقف با تأکید بر مراکز مهم مذهبی، سلسله مراتب اجتماعی را نشان می دهد. دسته در محل سکونت زمین داران بزرگ، رهبران مهم مذهبی و برخی از ساکنان با نفوذ دیگر شهر نیز توقف می کند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مهرسا 90/10/11:: 7:5 عصر     |     () نظر

 امام زاده ها

امام زاده از نظر ادبی به معنی فرزندی از نسل امام است و در این مورد به کسی اطلاق می شود که نسبش به یکی از دوازده امام شیعه برمی گردد. با وجود این در عمل، لغت امام زاده به زیارتگاه یا مقبره امام زاده اطلاق می گردد. ساخت مساجد در تمام شهرهای اسلامی عمومیت دارد ولی امام زاده ها و هم چنین حسینیه ها معمولاً خاص فرقه شیعه به شمار می آیند در شهر های سنی نشین وجود ندارند.

امام زاده ها در شهرها یک ناحیه هسته ای مهم را به وجود می آورند. در ایران اهمیت مذهبی این ساختمان ها فراتر از اهمیت مسجد جامع می شود. آن ها اغلب به مکان های اصلی برای دیدار و تجمع شهروندان و نیز زیارت تبدیل می گردند.

معمولاً مقبره امام زاده دارای بنای گنبدی شکل است که امام زاده در آن مدفون گردیده است. گنبد با لایه ای از کاشی تزیین یافته و معمولاً با بنای دو مناره همراه است. امام زاده ها همچنین شامل شبستان هایی برای ادای نماز های معمول و سایر مراسم عبادی می باشند و در آن ها معمولاً حیاطی با حوض، فواره و باغچه جهت شستشو و وضو زایران و نیز با اهداف زیبایی شناختی در آن ها تعبیه کردند.

امام زاده ها، زایران خود را از شهر، پسکرانه ها یا شهر های مجاور پذیرا هستند. بسیاری از این امام زاده ها در جوار خود دارای یک یا چند کاروانسرا می باشند که به عنوان مکان های اجاره ای برای زایران مورد استفاده قرار می گیرند.

وجود امام زاده ها در ایران از چنان اعتباری برخوردار بوده که در بسیاری از موارد دلایل عمده تأسیس اولیه یا توسعه بعدی شهرها به شمار می آمدند، یک مثال بارز از این دست، شهر بزرگ مشهد، دومین شهر بزرگ ایران می باشد.

مشهد در اوایل قرن نهم میلادی روستایی به نام سناباد بود. در اثنای آن قرن، امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان مسموم گردیده و به روایت شیعیان در این دهکده مدفون شد. حرم امام رضا (ع) بازدید کنندگان و زایران را از اکناف جهان شیعه جذب کرد و تدریجاً روستای کوچک سناباد به یک شهر عمده مبدل گردید.

نام سناباد به مشهد – محل شهادت امام رضا (ع) – تبدیل شد و به تدریج از دو شهر باستانی خود یعنی نیشابور و توس اعتبار بیشتر یافت. این شهرها در خراسان واقع در شمال شرقی ایران قرار داشتند. توس طی اولین دهه قرن سیزدهم به وسیله مغول ها ویران گردید و جمعیت بازمانده به شهر مشهد نقل مکان کردند و به این ترتیب مشهد جایگزین توس شد و به هیأت نخستین شهر خراسان درآمد.

ناحیه پیرامونی حرم شامل حیاط ها، مساجد، شبستان ها، مدارس، کاروان سراها و بازارها می شود.

این مجموغه به تنهایی یک شهر را تشکیل می دهد. تا اواسط قرن بیستم دیواری بر گرد این قسمت وجود داشت که قسمت مطهر  را از بقیه شهر مشهد کاملاً مجزا می کرد. حرم به عنوان مرکز اصلی شهر، کانونی بود که خیابان ها و کوچه های بسیاری به صورت شعاعی از آن به اطراف منشعب می شدند.

خیابان ها توسط دیوار شهر محصور بودند. این دیوار بارها همراه با رشد شهر در دوره های مختلف تاریخی در مکان جدیدش تجدید بنا گردید.

حرم امام رضا (ع) به خاطر اهمیت فوق العاده مذهبی – فرهنگی خود همچنان به عنوان هسته اصلی شهر مشهد باقی مانده و موقعیت مکانی آن بر ساختار شهر تأثیر داشته است؛ به این معنا که مورفولوژی سنتی مشهد از موفولوژی اکثر شهرهای دیگر ایران تبعیت نمیکند. اغلب شهرها عمدتاً به عنوان مراکز تجاری دارای بازار به مثابه هسته مرکزی به راه توسعه خود افتاده اند، در حالی که در مشهد حرم، هسته اصلی شهر را تشکیل می دهد.

شهر سنتی مشهد مطابق مدل شهر اسلامی بود که توسط محققان مدل سازی شده بود. حرم مطهر قلب شهر به حساب می آمد و بازارها که تقریباً به صورت شعاعی از این بنای مرکزی منشعب می شدند، مناطق تجاری را تشکیل می دادند. مناطق مسکونی، بخش تجاری را احاطه می کردند و به وسیله چند راه معمولاً متقاطع در ناحیه حرم به منطقه مرکزی متصل می شدند. خانه ها به وسیله معابر متعدد باریک و پر پیچ و خم به راه های اصلی دسترسی می یافتند.

تفاوت عمده بین مشهد و مدل شهر اسلامی در آن است که به جای مسجد جامع، حرم امام رضا (ع) مرکز شهر را تشکیل می دهد. با در نظر گرفتن تشابه کارکردی حرم ها و مساجد در ایران، مشهد به خوبی با مدل شهر اسلامی مطابقت می کند.

اگرچه عناصر مذهبی، از زمره عوامل اصلی تسریع کننده رشد و توسعه مشهد بودند باز سایر عوامل مؤثر در رشد شهر را نباید به دست فراموشی سپرد. برای مثال، مشهد علاوه بر دارا بودن نقش مذهبی، در مسیر راه هایی واقع شده بود که ایران شمالی را به آسیای مرکزی (بخارا، سمرقند، خوارزم و تا چین) افغانستان و جنوب شرقی (از طریق سیستان) به حوضه هیرمند (هلمند) وصل می کرد. بنابراین مشهد مکان مناسبی برای استراحت و داد و ستد کاروان ها بود. شرایط نسبتاً خوب اقلیمی و کشاورزی نیز رشد آن را تسهیل کرد.

مشهد که در ارتفاع سه هزار پایی از سطح دریا واقع است در دره حاصل خیز کشف رود با جهت شمال غربی – جنوب شرقی، قرار گرفته است. ارتفاع مشهد و نزدیکی آن به کوهستان به آن آب و هوای مطبوعی بخشیده که برای سکونت انسان کاملاً مناسب می باشد. علاوه بر کشف رود، قنات های متعددی شهر مشهد را مشروب می کند و امروزه این شهر به خاطر باغستان های پیرامون خود و تولید میوه های کنسرو شده مشهور است.
واقع شدن بر مسیر جاده های تجاری گوناگون، دارا بودن پسکرانه های حاصلخیز و برخورداری از یک اقلیم مساعد نیز از زمره عوامل اصلی مؤثر در توسعه مشهد به عنوان یک شهر عمده و اصلی به شمار می آید. با وجود این دلیل اصلی برای رشد مداوم شهر وجود حرم امام رضا (ع) در مرکز شهر بوده و هست. مشهد به نام شهر امام رضا (ع) مشهور است و از جانب شیعیان ایران بسیار محترم و مقدس شمرده می شود.

مورفولوژی مشهد ( مانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران ) به عنوان نمونه ای از اثرگذاری رهبران سیاسی بر برنامه ریزی و شکل و ترکیب شهرهای ایران به شمار می رود. بسیاری از شاهان بنا بر تبلیغاتی و گاه خودنماییف شخصاً در توسعه شهر از طریق ساختن مساجد بزرگ، مدرسه ها، بازارها و احداث سایر تسهیلات کوشیده اند. برای مثال در زمان شاه عباس اول ( که بین سال های 1587 تا 1629 سلطنت می کرد ) ساختمان و تزئینات حرم امام رضا (ع) تعمیر و اصلاح گردید و کاروانسراها و تسهیلات عمومی بسیاری پدید آمد. در اثنای سلطنت نادر شاه ( 1736 تا 1747 میلادی )، مشهد به پایتختی ایران برگزیده شد و شکوفاترین زمان های خود را تجربه کرد. بسیاری از بناهای شهر مربوط به این دوره است.

امام زاده ها در سراسر کشور پراکنده اند. آن ها از نطر اهمیتشان و مرکزیتشان در شهر، و بر اساس انتسابشان به خاندان امامان دوغازده گانه شیعه متفاوتند. همه زیارتگاه ها امام زاده نیستند؛ برخی از آن ها مقابر اولیاء یا مدرسان مذهبی می باشند.

غالباً مدفن یک شاعر معروف یا رهبر اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی برای شهرهای ایران با تأمین مکانی برای تجمع و جذب جهانگردان اهمیت بسیاری می یابند. مقبره های حافظ و سعدی در شیراز، ابن سینا و باباطاهر در همدان، فردوسی در توس و نادر شاه در مشهد، مثال هایی از این دست به شمار می آیند. این مکان ها به عنوان مزار (آرامگاه، مقبره) معروفند. زیارتگاه های اولیای صوفی مسلمان به عنوان پیر اشتهار دارند و در داخل و خارج شهرها مشاهده می شوند و زائران بسیاری را از نواحی اطراف می پذیرند. شایان ذکر است بعد از امام زاده ها، حسینیه ها، دومین بنای مهم تشیع در شهرهای ایران به شمار می آیند.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مهرسا 90/10/11:: 7:5 عصر     |     () نظر

مسجد

ساخت مسجد توسط اعراب مسلمان در قرن هفتم میلادی در شهرهای ایران رواج یافت. مسجد که مکان اصلی پرستش و عبادت بود، به زودی به صورت نشانه و مشخصه شهر اسلامی درآمد. در چند قرن اولیه اسلام، سکونتگاه فاقد مسجد شهر محسوب نمی شد.

با فتح هر شهر ایرانی به وسیله مسلمانان، شهر برای برآوردن نیازهای کشور جدید اسلامی، تغییر ساختار می داد. به عنوان مثال، آتشکده های زرتشتی اغلب جای خود را به مساجد می دادند. ایجاد مساجد توسط اسلام، تغییر عمده فیزیکی در شهرهای ایران محسوب می گردد. در بسیاری موارد (برای مثال در شهر ساوه) آتشکده بزرگ زرتشتیان تبدیل به یک مسجد مهم شد. این تبدیل عموماً به آسانی صورت می گرفت. با افزودن برخی عناصر مهم نظیر محراب، منبر، سپس مناره به بنای قدیمی، آتشکده به مسجد تبدیل می شد. در برخی موارد دیگر، فرایند تخریب یا تغییر و تبدیل آتشکده ها به مساجد خالی از مشکلات سیاسی- اجتماعی نبوده است. در این موارد مساجد جدید در محل آتشکده سابق یا در کنار آن بنا می شد.

مساجد در جایی واقع می شدند که در دسترس شهروندان مسلمان باشند. هم چنان که آتشکده های سابق برای زرتشتیان چنین بودند. مسجد جامع یا مسجد اصلی جامعه به شکل یک ساختمان بزرگ ومرتفع اغلب در مرکز شهر، یا در طول بازار اصلی یا بسیار نزدیک به آن ساخته می شد. از آن جایی که مهم ترین نماز جماعت در هفته در روز جمعه در مسجد اصلی اجرا می شد، مسجد جامع به نام مسجد جمعه نیز نامیده می شد. مسجد جامع به همراه مناره های بلند خود به عنوان مرتفع ترین ساختمان، از قسمت های مختلف شهر قابل رؤیت است.

در شهرهای سنتی ایران، مسجد جامع در کانون بازار واقع شده است. از آن جا که مسجد خانه واقعی همه مردم به شمار می آید، چنین تأسیسات مجتمعی بسیاری از مقاصد مذهبی، سیاسی، اجتماعی و آموزشی را به صورت کارکردهایی چند منظوره تأمین می کند و نظر به آن که این مجموعه از نظر روحی تمامی حیات شهر را پوشش می دهد، بنابراین از نظر فیزیکی با بافت شهر وحدت می یابد.

بنابراین مسجد جامع به ندرت به صورت مجزا و منفرد وجود دارد، بلکه در بیشتر موارد با بازار شهر پیوسته است و تقریباً همیشه مسجد جامع با انبوه ساختمان های متراکم شهر هم جوار می باشد. مسجد دارای در بزرگ و یک گنبد است، ولی فاقد فضای باز خارجی یا محدوده مجزاست. در اکثر موارد نمی توان در پیرامون مسجد قدم زد. در ورودی مسجد فاقد نما و سردر است و در اغلب موارد دیوارهای خارجی قابل تشخیص در اطراف مسجد وجود ندارد. شاید این تنها بنای معماری مهم در جهان باشد که محدوده آن مشخص نیست به طوری که می توان گفت با ساختمان های پیرامونی درآمیخته و با آن ها ترکیب شده است.

اهمیت مسجد جامع و مرکزیت آن در شهرهای سنتی اسلامی به شدت مورد تأکید بوده است؛ در حالی که سایر عناصر در شهر به دست فراموشی سپرده شده است. مسجد حیات و رشد شهر را نشان می دهد.

شکی وجود ندارد که مسجد یک عنصر متضمن شهر اسلامی ایران است. در برخی از شهرها مثل اصفهان، مساجدی مانند مسجد جامع در واقع، گذشت قرون زیادی از حیات شهر و رشد آن را نشان می دهند.

در شهر سنتی ایران، مسجد جامع اغلب به عنوان یکی از عناصر اصلی مجموعه بازار و در بسیاری موارد مرکز بازار می باشد. جایی که جمعیت و فعالیت های آن رو به فزونی می گذارد. با ای وجود، این بازار است که مرکز شهر و کانون واقعی شهر سنتی را تشکیل می دهد.

مسجد جامع معمولاً مسجد اصلی شهر است و اغلب در طول بازار در تقاطع دو راسته مهم و اصلی بازار قرار می گیرد، و نقطه کانونی کل مجموعه بازار است که قابل دسترسی بازاریان و نیز بقیه مردم می باشد. فعالیت های اقتصادی خاصی پیرامون مسجد متمرکز شده اند تا نیازهای آن را برطرف سازند.

مراسم عبادی و کلاس های آموزشی برگزار شده در مسجد، نیازمند تجهیزات خاصی است که به وسیله مغازه های مجاور تأمین می گردد. بنابراین مغازه های فروشنده کالاهایی مثل مهر، تسبیح، عطر، شمع، کتاب، کاغذ، مداد در اطراف مسجد یافت می شود.

دلیل دیگر برای نزدیکی موقعیت مکانی مسجد به بازار ، استفاده مکرر بازاریان از مسجد در انجام فرایض مذهبی است. طبق واجبات مذهبی اسلامی، مسلمانان باید در شبانه روز پنج نوبت نماز بخوانند. گفته می شود نمازهای خوانده شده در مسجد مؤثرتر از نمازهایی است که در جاهای دیگر برگزار می شود. بنابراین برای بازاریان خیلی راحت تر است که در فاصله چند دقیقه ای به صورت پیاده از مغازه هایشان به مسجد دسترسی داشته باشند.

نقش مسجد در شهرهای سنتی ایران با نقش کلیسا در شهرهای قرون وسطایی اروپا مقایسه شده است. مسجد مقدم بر هر چیزی مکان عبادت است؛ جایی است که مسلمانان شهر می توانند در نمازهای جمعی شرکت کنند. در این جا، در فاصله میان نمازها، رهبران مذهبی جلسات تدریس خود را در شبستان ها یا در حیاط مسجد برگزار می کنند. این رهبران مذهبی می بایست در دسترس مردمی باشند که برای مشاوره مذهبی به آن ها مراجعه می کنند. با وجود این باید بگوییم مسجد در مقایسه با کلیسا نهادی اجتماعی تر است.

مسجد اغلب مکان استراحت، تطهیر و شستشو برای مسافران خسته و هم چنین مأوایی برای بسیاری از فقیران و مردم بی خانمان در شب است. مکان ملاقات و دیدار دوستان و غریبان است، جایی است که مردم اطلاعات مذهبی و اخبار سیاسی و تجاری را مبادله می کنند. مسجد به عنوان مکان تماس دولتمردان و عوام نیز کارکرد دارد. در زمان های گذشته، احکام سلطنتی، اخطارها و معافیت های مالیاتی و اخبار مربوط به امور شهروندان در مساجد اعلام می گردید.

نقش مسجد در تاریخ اجتماعی _ سیاسی ایران بسیار برجسته است. گردهم آیی جمعیت های زیادی در مساجد بزرگ و پتانسیل برای تظاهرات، به ویژه بعد از سخنان مهیج توسط رهبران مذهبی _ مردمی ، نقش مساجد را در ایجاد وحدت و یکپارچگی مردم در راستای تغییرات خاص سیاسی مؤثرتر می گرداند.

مسجد از آغاز به علت کیفیت چند نقشی خود به یک مرکز عمومی اصلی در شهر مبدل شد. مسجد نیز مانند بازار یک مکان عمده گردهم آیی است. تفاوت اساسی میان مسجد جامع و بازار در آن است که برخلاف بازار، که مکانی عمومی برای تجمع مردمی از مذاهب مختلف، نژادهای گوناگون، با سوابق متفاوت اجتماعی _ اقتصادی است، مسجد جامع فقط برای مسلمانان قابل استفاده می باشد. این جنبه مسجد جامع و هم چنین اندازه کوچکتر آن نسبت به بازار، آن را به عنوان دومین محل اصلی گردهم آیی مردم در شهرهای سنتی ایران درآورده است.

مساجد تنها در کانون بازار متمرکز نمی شوند، آن ها در نواحی مسکونی نیز پراکنده هستند.

بنابراین هر محله حداقل یک مسجد دارد. مساجد محلی در مرکز هر بخش مسکونی در طول بازار محلی و در کنار چند ساختمان عمومی دیگر قرار گرفته اند. بزرگسالان محله ها به طور منظم یکدیگر را در مسجد محله برای بحث پیرامون مسایل مربوط به محله، مانند امنیت، آب، دفع زباله و ... ملاقات می کنند. امور اجتماعی و خانواذگی مثل ازدواج ها، طلاق ها، عزاداری ها و جشن ها و غیره نیز در جلسات مسجد محل مورد بحث واقع می شود.

 

 عناصر ساختاری مساجد

مساجد از نظر معماری به شکل مربع با حیاط داخلی محاط در شبستان ها ساخته می شدند.

شبستان رو به جنوب بزرگتر بود و به عنوان شبستان اصلی مسجد به شمار می رفت. کف شبستان ها به وسیله قالی یا گلیم ( فرش های نخی کم بهاتر با بافت درشت غیر دقیق در مقایسه با فرش های ظریف ایران ) مفروش می گردید. فضاهایی میان ستون ها به وسیله روحانیون ( مبلغان مذهبی ) مورد استفاده قرار می گرفت که به این ستون ها تکیه می زدند و آن هایی را که برای مشاوره مذهبی رجوع می کردند، می پذیرفتند. روحانیون کلاس های درس را نیز در اوقات بین نمازها در همین محل برگزار می کردند. در روز های آفتابی حیاط مسجد برای نماز های جماعت و جلسات درس مورد استفاده قرار می گرفت. این فضا معمولاً در هنگام ماه های مقدس محرم و رمضان توسط افراد پر می شد.

عناصر عمده مشخص کننده مسجد عبارت بودند از: مناره (در استان های شرقی ایران به آن گلدسته می گویند)، محراب، منبر و وضوخانه.

مساجد (به ویژه مساجد بزرگتر) به منظور قابل رؤیت شدن از قسمت های مختلف شهر، مناره هایی بلند برافراشته در گوشه های ساختمان مسجد و مشرف به ساختمان های پیرامونی شهر داشتند. این مناره ها معمولاً بلندترین بناهای شهر های سنتی ایران را تشکیل می دادند (میل بالای کلیسا چنین عملکردی در شهر های سنتی اروپا داشت). مناره علاوه بر کارکرد قابل رؤیت بودنش دارای یک فضای اتاق مانند در قسمت فوقانی بود که مورد استفاده مؤذن (که مردم را در اوقات مختلف روز به نماز فرا می خواند) قرار می گرفت. در ایران این مناره ها را معمولاً با سفال های رنگارنگ تزیین کرده (و هنوز می کنند) و بدین وسیله برخی از بهترین شیوه های معماری مساجد را ارایه می دهند.

به علت موقعیت جغرافیایی ایران در رابطه با مکه در عربستان صعودی، محراب ها در مساجد ایران همیشه رو به جنوب غربی اند. این جهت آن چنان مهم و واجب است که گاهی اوقات تمام ساختمان بایستی در جهت خاصی ساخته شود تا نماز خانه رو به قبله قرار گیرد.

غالباً این جهت با الگوی خیابان موجود یا مورفولوژی میدانی که بر کنار آن ساخته شده است، هماهنگ نمی باشد. مثالی مناسب از این دست، مسجد شاه (سابق) در اصفهان است که در ضلع جنوبی میدان مشهور شاه (سابق) قرار گرفته است (این مسجد در قرن هفدهم میلادی ساخته شد).

مسجد به منطور رو به قبله قرار گرفتن، چندین درجه منحرف شده است به طوری که جهت آن از جهت میدان تبعیت نمی کند. چنین الگویی در سراسر جهان اسلام وجود دارد. مواردی مانند مسجد شاه ( سابق ) در سایر شهر های خاورمیانه نیز دزده می شوند. برای مثال جهانگردان در استانبول نمی توانند نسبت به وجود زوایای به ظاهر عجیب بسیاری از مساجد در مرکز قدیمی شهر بی اعتنا باشند (این مساجد در یک شهر مسیحی یعنی جایی که الگوهای معابر تا آن زمان به خوبی شکل گرفته بودند، ساخته شدند) .

بر اساس نظر پاره ای از محققان در برخی از شهر های اسلامی، جهت مساجد در تعیین جهت خیابان های اطراف آن ها مؤثر افتاده است. مایکل بوناین در یک گزارش ارایه شده در همایش 1986 میلادی (طراحی شهر در شهر های اولیه اسلامی مغرب) اعلام داشت که جهت مساجد، جهت خیابان ها و طرح واقعی چندین شهر را در مغرب تعیین می کند.

منبر قسمت دیگر مسجد است. یک بنای پلکانی مانند که همیشه پشت به دیوار قبله بوده و محراب در سمت راست آن قرار می گیرد. منبر از چوب یا آجر ساخته شده و به عنوان جایگاه واعظ قبل و بعد از نماز های جماعت از آن استفاده می شود. منبر ها در شبستان ها و هم چنین در حیاط پشت به دیوار قبله یافت می شوند.

برخی از مساجد نیز در وسط حیاط دارای یک حوض با فواره اند که به منظور وضو و هم چنین دلایل تزیینی مورد استفاده قرار می گیرند. با وجود این، اکثر مساجد به خاطر احتیاج به فضای تزیینی بیشتر در حیاط به هنگام گردهمایی عمومی، فاقد چنین قسمتی هستند؛ و به جای حوض، معمولاً یک ساختمان متصل یا بسیار نزدیک به مسجد برای تطهیر مذهبی وجود دارد. این ساختمان وضوخانه نامیده می شود و در مساجد بزرگتر شامل چندین حوض مجهز به فواره ها، باغچه ها، استراحتگاه ها و یک یا چند آب انبار می باشد. حوض های وضو و اتاق های استراحت ویژه زنان از وضوخانه های مردانه جدا شده است. برخی از این ساختمان ها شامل یک یا چند مکان برای ادای نماز می باشند.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مهرسا 90/10/11:: 7:4 عصر     |     () نظر

بررسی بازار در شهرسازی :

بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی، بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته جداگانه ای در نظر گرفت. البته پیشینه راسته های تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران هر صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد.

از قرن سوم هجری به بعد، به تدریج و با روی کار آمدن حکومتهای ایرانی و محلی، فعالیتهای اقتصادی و در پی آن توسعه و عمران شهری به صورت قابل ملاحظه ای رونق یافت. در منابع تاریخی مربوط به قرون چهارم تا ششم هجری نظیر حدود العالم من المشرق الی المغرب، صورة الارض، المسالک و الممالک، تاریخ بخارا، راحة الصدور و آیة السرور و سفرنامه ناصرخسرو، مطالب فراوانی درباره افزایش تولید انواع صنایع دستی در شهرها و حتی برخی روستاهای بزرگ و صادرات آن به شهرهای کشورهای دیگر وجود دارد. برای مثال پارچه های کتانی کازرون چنان شهرت داشت که تا مناطق دور دست جهان اسلام گاه تا ده دست خرید و فروش می شد بدون آنکه بسته های آن را باز کنند و تنها مهر و نشان کارگاه های کازرون کافی بود. همچنین گفته اند در شهر کوچک تون در قرن پنجم چهارصد کارگاه زیلوبافی وجود داشت

بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی، بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته جداگانه ای در نظر گرفت. البته پیشینه راسته های تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران هر صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد.

از قرن سوم هجری به بعد، به تدریج و با روی کار آمدن حکومتهای ایرانی و محلی، فعالیتهای اقتصادی و در پی آن توسعه و عمران شهری به صورت قابل ملاحظه ای رونق یافت. در منابع تاریخی مربوط به قرون چهارم تا ششم هجری نظیر حدود العالم من المشرق الی المغرب، صورة الارض، المسالک و الممالک، تاریخ بخارا، راحة الصدور و آیة السرور و سفرنامه ناصرخسرو، مطالب فراوانی درباره افزایش تولید انواع صنایع دستی در شهرها و حتی برخی روستاهای بزرگ و صادرات آن به شهرهای کشورهای دیگر وجود دارد. برای مثال پارچه های کتانی کازرون چنان شهرت داشت که تا مناطق دور دست جهان اسلام گاه تا ده دست خرید و فروش می شد بدون آنکه بسته های آن را باز کنند و تنها مهر و نشان کارگاه های کازرون کافی بود. همچنین گفته اند در شهر کوچک تون در قرن پنجم چهارصد کارگاه زیلوبافی وجود داشت

بازارها

بازار در زبان پهلوی «واکار» و «وازار» آمده و به معنای محل داد و ستد و اجتماع است. بازار در تمدن ایران و جهان سابقه چند هزار ساله دارد. از همان هنگام که انسان موفق به تولید محصول بیشتر از نیاز خود گردید و به فکر مبادله آن با دیگر محصولات و تولیدات مورد نیاز خود افتاد، مراحل شکل گیری بازار آغاز شد. برای این منظور ابتدا فضاهای بازی در مجاورت روستاهای بزرگ به این کار اختصاص دادند که در فصولی از سال و به تدریج در روزهایی از هفته، محل اجتماع، داد و ستد و مبادله منطقه می شد. سپس با گسترش جوامع و مبادلات، زمان، مکان، شکل و ساختار آن نیز دچار تغییرات و تحولات تکاملی گردید و به تدریج از حالت موقت به دایمی و از وضعیت فاقد سرپناه و معماری به ساختارهای معماری متشکل و دایمی تبدیل گردید.

در دوران اسلامی، شهرنشینی گسترش یافت و بسیاری از شهرهای کوچک قدیمی توسعه یافتند و شماری شهر جدید در برخی نواحی کشور به ویژه در نواحی مرزی یا ارتباطی ساخته شد. در بعضی از شهرهای جدید مانند کوفه و بصره، فضایی باز برای بازار در نظر گرفتند که فروشندگان و کسبه، ابتدای روز به آنجا می رفتند و بساط خود را در هر جا که می یافتند پهن می کردند و تا هنگام شب می توانستند در آنجا باشند. به عبارت دیگر، فضایی به عنوان بازارگاه در نظر گرفته می شد که جای ثابتی برای افراد وجود نداشت، اما به تدریج و پس از گسترش یافتن این شهرها، کم کم فضاهایی به صورت دکان های ساخته شده در بازار بنا گردید و بازاری دائمی در بخشی از شهر شکل گرفت.
بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی، بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته جـداگانه ای در نظـر گــرفت . البتـه پیشینه راستـه های تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران هر صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد

بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی، بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته جداگانه ای در نظر گرفت. البته پیشینه راسته های تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران هر صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد.

از قرن سوم هجری به بعد، به تدریج و با روی کار آمدن حکومتهای ایرانی و محلی، فعالیتهای اقتصادی و در پی آن توسعه و عمران شهری به صورت قابل ملاحظه ای رونق یافت. در منابع تاریخی مربوط به قرون چهارم تا ششم هجری نظیر حدود العالم من المشرق الی المغرب، صورة الارض، المسالک و الممالک، تاریخ بخارا، راحة الصدور و آیة السرور و سفرنامه ناصرخسرو، مطالب فراوانی درباره افزایش تولید انواع صنایع دستی در شهرها و حتی برخی روستاهای بزرگ و صادرات آن به شهرهای کشورهای دیگر وجود دارد. برای مثال پارچه های کتانی کازرون چنان شهرت داشت که تا مناطق دور دست جهان اسلام گاه تا ده دست خرید و فروش می شد بدون آنکه بسته های آن را باز کنند و تنها مهر و نشان کارگاه های کازرون کافی بود. همچنین گفته اند در شهر کوچک تون در قرن پنجم چهارصد کارگاه زیلوبافی وجود داشت.

بازارهای شهرهای بزرگ در این دوره بسیار توسعه یافتند. ناصرخسرو در هنگام سفر به اصفهان در قرن پنجم گفته است که در بخشی از بازار اصفهان، دویست طرف برای تبدیل پول یا پرداخت برات حضور داشتند و در بصره نیز صرافان نقش مهمی در اقتصاد شهر ایفا می کردند.

هرچند که یورش، غارت و ویرانگری های مغولان در قرن هفتم هجری، بسیاری از بازارها را به خرابی کشاند اما در اواخر این دوره و عهد غازان خان و الجایتو و وزیران با کفایت آنها نظیر خواجه رشید الدین فضل الله، بازارهایی در شهرهای مهم این دوره ساخته شد. ساخت بازارها در دوره صفوی فزونی گرفت و تا اواخر دوران قاجار ادامه یافت

مجموعه بازارهای شهرهای اسلامی علاوه بر کارکردهای اقتصادی و تجاری، در زمینه های مختلف اجتماعی، مذهبی و سیاسی نقش غیر قابل انکاری داشته و به همراه مساجد جامع، بخش مهم و مرکزی بافت شهرهای قدیم را به وجود می آورده است.

بازارها در شهرهای قدیم معمولا در ارتباط با راههای ارتباطی و دروازه اصلی شهر، مسجد جامع و میدان اصلی شهر شکل گرفته و به تدریج گسترش می یافت. با گسترش بازار نیازهای جدیدی به وجود می آمد که منجر به پیدایش فضاها و بناهای وابسته ای در مجموعه بازار می گردید، از جمله خان، تیمچه، خانبارها، ضرابخانه، کارگاه های تولیدی و خدماتی و بناهای عمومی شامل مسجد، حسینیه، آب انبار، حمام و قهوه خانه .

عناصر و فضاهای بازار

راسته اصلی

بازارهای اصلی غالبا یه شکل خطی و در امتداد مهمترین راه و معبر شهری شکل می گرفته است. به همین سبب مهمترین بخش و عنصر اصلی یک بازار، راسته اصلی آن است. یک راسته بازار در ساده ترین شکل با دکانهای واقع در دو سوی آن شکل می گرفت. بسیاری از بازارها به تدریج ساخته می شدند و توسعه می یافتند و به همین دلیل امتداد راسته این بازارها به پیروی از صورت معابر غیرمستقیم و به شکل ارگانیک بوده است. شمار اندکی از بازارها که توسط حاکم یا افراد خیرخواه ساخته می شد، مستقیم و طراحی شده بود. در امتداد یک راسته اصلی اصناف گوناگونی مستقر می شدند. به این ترتیب که هر صنف در بخشی از راسته اصلی جای می گرفت. در بعضی از شهرهای بزرگ دو یا چند راسته اصلی به صورت موازی یا متقاطع پدید می آمد.

راسته فرعی (رسته)

بازارهای شهرهای بسیار کوچک تنها از یک راسته اصلی تشکیل می شد اما در شهرهای متوسط و بزرگ افزون بر راسته اصلی، تعدادی راسته فرعی به صورت موازی یا عمود بر راسته اصلی پدید می آمد که حاصل توسعه بازار در معابر فرعی بوده است. شمار معابر فرعی در هر بازار به رونق و توسعه فعالیت های اقتصادی در آن شهر بستگی داشت. اغلب موارد راسته های فرعی هرکدام به یکی از اصناف یا پیشه وران اختصاص می یافت و کالای خاصی در آن عرضه می شد.

دالان

دالان یک فضای ارتباطی است که غالبا در فضاهای معماری به شکل خطی نقش رابط بین فضای بیرونی یا فضای درونی ساختمان یا تنها بین فضاهای درونی بنا را دارد. دالان در بازارهای بزرگ نیز یک فضای ارتباطی است و غالبا به صورت کوچه یا راسته ای کوچک و فرعی است که از یک سو به راسته ای دیگر و از سوی دیگر به یک کاروانسرا مربوط است و به طور معمول در دو سوی آن تعدادی حجره و دکان وجود دارد. در بازار تهران شمار زیادی دالان وجود دارد.

سرا یا خان

همان تجارت خانه بوده است. نمونه جنس از آنجا تحویل گرفته شده و در جاهای مختلف پخش می شده است. از سراهای بزرگ و مشهور می توان به سرای گنجعلی خان کرمان و سرای وزیر قزوین اشاره کرد.

خانبار یا کالنبار

محل انبار و کار روی جنس بوده است. جنسی که به وسیله چهارپایان حمل می شده، نمی بایست وارد بازار شود لذا اجناس از راهی موازی به نام پس کوچه در خانبارها خالی می شده است. خانبارها محوطه های بزرگی در پشت سراها بوده و در آنجا چند کارگاه دستی کوچک و انبار قرار داشته است.

قیصریه

به معنی سرای دراز است و صنعتگران و پیشه وران ظریف کار مانند زرگران ، گوهریان، سوزن دوزان و بزازان در آنجا به کار می پرداختند. قیصریه ها در داشته و محیط خلوت آن اجازه می داده است که کارهای هنری در آن انجام گیرد. قیصریه قزوین، قیصریه ابراهیم خان در کرمان، بازارچه بلند در اصفهان، قیصریه اصفهان و قیصریه وکیل شیراز از زیباترین قیصریه ها هستند.

چهارسو

محل تقاطع دو راسته اصلی و مهم بازار را چهارسو می نامند. در بعضی از موارد در محل برخورد دو راسته طراحی شده بازار غالبا فضایی طراحی شده به صورت چهارسو می ساختند که به سبب موقعیت ارتباطی آن، ارزشمند به شمار می آمد. چهارسوی بزرگ بازار اصفهان و چهارسوی بازارهای لار، تهران، کرمان و بخارا از نمونه های خوب باقی مانده به شمار می آیند. در برخی از دوره های تاریخی به پیروی از واژه عربی سوق به معنی بازار، به جای چهارسو از واژه چهارسوق استفاده می کردند.

میدان

در کنار یا امتداد بعضی از بازارهای مهم در شهرهای بزرگ یک میدان شهری یا ناحیه ای وجود داشت، زیرا بازار مهمترین راه و معبر شهر بود و در بیشتر موارد با یک میدان شهری مرتبط بود. بازار بزرگ اصفهان با دو میدان سبزه میدان(میدان کهنه) و میدان نقش جهان مرتبط است. در کنار قسمتی از بازار کرمان، میدان گنجعلی خان قرار دارد. سبزه میدان در کنار بخشی از بازار تهران بود و هنوز قسمتی از فضای آن باقی است. میدان خان یزد نیز از این نوع میدانها به شمار می آید.

جلوخان

جلوخان به عنوان یک فضای شهری عبارت از فضایی ارتباطی به شکل یک میدانچه است که از چهار یا سه طرف محصور و دارای فضای ساخته شده است و به عنوان یک فضای ورودی، مکث و تجمع مورد استفاده قرار می گرفت. جلوخان اصلی مسجد امام در بازار تهران و جلوخانهای مسجد النبی در بازار قزوین که تا حدی تغییر یافته اند و جلوخان سردر قیصریه در بازار اصفهان از نمونه های باقی مانده به شمار می آیند.

حجره

دکان یا حجره ساده ترین و کوچک ترین عنصر فضای بازار است. شماری از دکانها یا حجره ها وقتی به صورت خطی در دو سوی معبری قرار گیرند، یک راسته بازار را پدید می آورند. مساحت حجره ها بسیار متفاوت و به طور متوسط از ده تا بیست و پنج متر مربع بوده است. حجره های واقع در طبقه همکف و هم تراز با سطح معبر به طور معمول نقش یک مغازه یا دکان را داشت که کالاهایی در آن عرضه می شد، در حالی که حجره های واقع در طبقه فوقانی بازارهای دو طبقه بیشتر به عنوان دفترکار و فضای اداری یک تجارتخانه مورد بهره برداری قرار می گرفت. بعضی از حجره های واقع در طبقه فوقانی بازارها نیز به عنوان کارگاه استفاده می شد.
بعضی از حجره های بازار کمی(حدود هفتاد و پنج سانتیمتر) از سطح معبر بالاتر بودند. در این حالت در برخی موارد در زیر هر حجره یک انبار می ساختند. حجره های بعضی از پیشه ورانی که کالاهایی را تولید و سپس عرضه می کردند، نقش یک کارگاه را نیز داشت و اغلب در این حالت کف این حجره ها هم تراز سطح معبر یا اندکی پایین تر بود. بسیاری از آهنگریها، مسگریها و نجاریها چنین وضعی داشتند. بعضی از حجره ها افزون بر فضای اصلی، بخشی به صورت صندوقخانه داشتند. صندوقخانه فضایی واقع در انتهای حجره بود که با دیواری جداکننده از فضای اصلی حجره متمایز می شد.

بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی، بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته جداگانه ای در نظر گرفت. البته پیشینه راسته های تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران هر صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد.

از قرن سوم هجری به بعد، به تدریج و با روی کار آمدن حکومتهای ایرانی و محلی، فعالیتهای اقتصادی و در پی آن توسعه و عمران شهری به صورت قابل ملاحظه ای رونق یافت. در منابع تاریخی مربوط به قرون چهارم تا ششم هجری نظیر حدود العالم من المشرق الی المغرب، صورة الارض، المسالک و الممالک، تاریخ بخارا، راحة الصدور و آیة السرور و سفرنامه ناصرخسرو، مطالب فراوانی درباره افزایش تولید انواع صنایع دستی در شهرها و حتی برخی روستاهای بزرگ و صادرات آن به شهرهای کشورهای دیگر وجود دارد. برای مثال پارچه های کتانی کازرون چنان شهرت داشت که تا مناطق دور دست جهان اسلام گاه تا ده دست خرید و فروش می شد بدون آنکه بسته های آن را باز کنند و تنها مهر و نشان کارگاه های کازرون کافی بود. همچنین گفته اند در شهر کوچک تون در قرن پنجم چهارصد کارگاه زیلوبافی وجود داشت

تیمچه

تیمچه از دیگر بخشهای جالب توجه بازارهای قدیمی بود که ظاهرا در مراحل متأخرتری نسبت به دیگر بخشها به وجود آمده و معماری آن نیز نسبت به دیگر بخشها تکامل بیشتری دارد. تیمچه فضاهای گسترده و سرپوشیده ای عمدتا با طرح هشت ضلعی است که در دو و گاه سه طبقه ساخته شده و گرداگرد صحن مرکزی آن حجره ها و دکانهایی قرار گرفته است. فضای مرکزی و وسیع تیمچه با طاق و گنبدهای مسقف شده و با کاربندی و مقرنسهای زیبا مزین می شده است. تیمچه بزرگ قم و تیمچه امینی کاشان درست در عصر انحطاط معماری ایران به صورت یک شاهکار نغز و هنرمندانه خودنمایی کرده اند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مهرسا 90/9/27:: 2:45 صبح     |     () نظر

درباره
وضعیت من در یاهـو
مهرسا
چه خودساخته هایی که مرا سوخت... و... چه سوختن هایی که مرا ساخت! پروردگارا...مرا درکی عطا فرما که... از سوختنم ساخته ای آباد از من برجای ماند!
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها