سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسجد

ساخت مسجد توسط اعراب مسلمان در قرن هفتم میلادی در شهرهای ایران رواج یافت. مسجد که مکان اصلی پرستش و عبادت بود، به زودی به صورت نشانه و مشخصه شهر اسلامی درآمد. در چند قرن اولیه اسلام، سکونتگاه فاقد مسجد شهر محسوب نمی شد.

با فتح هر شهر ایرانی به وسیله مسلمانان، شهر برای برآوردن نیازهای کشور جدید اسلامی، تغییر ساختار می داد. به عنوان مثال، آتشکده های زرتشتی اغلب جای خود را به مساجد می دادند. ایجاد مساجد توسط اسلام، تغییر عمده فیزیکی در شهرهای ایران محسوب می گردد. در بسیاری موارد (برای مثال در شهر ساوه) آتشکده بزرگ زرتشتیان تبدیل به یک مسجد مهم شد. این تبدیل عموماً به آسانی صورت می گرفت. با افزودن برخی عناصر مهم نظیر محراب، منبر، سپس مناره به بنای قدیمی، آتشکده به مسجد تبدیل می شد. در برخی موارد دیگر، فرایند تخریب یا تغییر و تبدیل آتشکده ها به مساجد خالی از مشکلات سیاسی- اجتماعی نبوده است. در این موارد مساجد جدید در محل آتشکده سابق یا در کنار آن بنا می شد.

مساجد در جایی واقع می شدند که در دسترس شهروندان مسلمان باشند. هم چنان که آتشکده های سابق برای زرتشتیان چنین بودند. مسجد جامع یا مسجد اصلی جامعه به شکل یک ساختمان بزرگ ومرتفع اغلب در مرکز شهر، یا در طول بازار اصلی یا بسیار نزدیک به آن ساخته می شد. از آن جایی که مهم ترین نماز جماعت در هفته در روز جمعه در مسجد اصلی اجرا می شد، مسجد جامع به نام مسجد جمعه نیز نامیده می شد. مسجد جامع به همراه مناره های بلند خود به عنوان مرتفع ترین ساختمان، از قسمت های مختلف شهر قابل رؤیت است.

در شهرهای سنتی ایران، مسجد جامع در کانون بازار واقع شده است. از آن جا که مسجد خانه واقعی همه مردم به شمار می آید، چنین تأسیسات مجتمعی بسیاری از مقاصد مذهبی، سیاسی، اجتماعی و آموزشی را به صورت کارکردهایی چند منظوره تأمین می کند و نظر به آن که این مجموعه از نظر روحی تمامی حیات شهر را پوشش می دهد، بنابراین از نظر فیزیکی با بافت شهر وحدت می یابد.

بنابراین مسجد جامع به ندرت به صورت مجزا و منفرد وجود دارد، بلکه در بیشتر موارد با بازار شهر پیوسته است و تقریباً همیشه مسجد جامع با انبوه ساختمان های متراکم شهر هم جوار می باشد. مسجد دارای در بزرگ و یک گنبد است، ولی فاقد فضای باز خارجی یا محدوده مجزاست. در اکثر موارد نمی توان در پیرامون مسجد قدم زد. در ورودی مسجد فاقد نما و سردر است و در اغلب موارد دیوارهای خارجی قابل تشخیص در اطراف مسجد وجود ندارد. شاید این تنها بنای معماری مهم در جهان باشد که محدوده آن مشخص نیست به طوری که می توان گفت با ساختمان های پیرامونی درآمیخته و با آن ها ترکیب شده است.

اهمیت مسجد جامع و مرکزیت آن در شهرهای سنتی اسلامی به شدت مورد تأکید بوده است؛ در حالی که سایر عناصر در شهر به دست فراموشی سپرده شده است. مسجد حیات و رشد شهر را نشان می دهد.

شکی وجود ندارد که مسجد یک عنصر متضمن شهر اسلامی ایران است. در برخی از شهرها مثل اصفهان، مساجدی مانند مسجد جامع در واقع، گذشت قرون زیادی از حیات شهر و رشد آن را نشان می دهند.

در شهر سنتی ایران، مسجد جامع اغلب به عنوان یکی از عناصر اصلی مجموعه بازار و در بسیاری موارد مرکز بازار می باشد. جایی که جمعیت و فعالیت های آن رو به فزونی می گذارد. با ای وجود، این بازار است که مرکز شهر و کانون واقعی شهر سنتی را تشکیل می دهد.

مسجد جامع معمولاً مسجد اصلی شهر است و اغلب در طول بازار در تقاطع دو راسته مهم و اصلی بازار قرار می گیرد، و نقطه کانونی کل مجموعه بازار است که قابل دسترسی بازاریان و نیز بقیه مردم می باشد. فعالیت های اقتصادی خاصی پیرامون مسجد متمرکز شده اند تا نیازهای آن را برطرف سازند.

مراسم عبادی و کلاس های آموزشی برگزار شده در مسجد، نیازمند تجهیزات خاصی است که به وسیله مغازه های مجاور تأمین می گردد. بنابراین مغازه های فروشنده کالاهایی مثل مهر، تسبیح، عطر، شمع، کتاب، کاغذ، مداد در اطراف مسجد یافت می شود.

دلیل دیگر برای نزدیکی موقعیت مکانی مسجد به بازار ، استفاده مکرر بازاریان از مسجد در انجام فرایض مذهبی است. طبق واجبات مذهبی اسلامی، مسلمانان باید در شبانه روز پنج نوبت نماز بخوانند. گفته می شود نمازهای خوانده شده در مسجد مؤثرتر از نمازهایی است که در جاهای دیگر برگزار می شود. بنابراین برای بازاریان خیلی راحت تر است که در فاصله چند دقیقه ای به صورت پیاده از مغازه هایشان به مسجد دسترسی داشته باشند.

نقش مسجد در شهرهای سنتی ایران با نقش کلیسا در شهرهای قرون وسطایی اروپا مقایسه شده است. مسجد مقدم بر هر چیزی مکان عبادت است؛ جایی است که مسلمانان شهر می توانند در نمازهای جمعی شرکت کنند. در این جا، در فاصله میان نمازها، رهبران مذهبی جلسات تدریس خود را در شبستان ها یا در حیاط مسجد برگزار می کنند. این رهبران مذهبی می بایست در دسترس مردمی باشند که برای مشاوره مذهبی به آن ها مراجعه می کنند. با وجود این باید بگوییم مسجد در مقایسه با کلیسا نهادی اجتماعی تر است.

مسجد اغلب مکان استراحت، تطهیر و شستشو برای مسافران خسته و هم چنین مأوایی برای بسیاری از فقیران و مردم بی خانمان در شب است. مکان ملاقات و دیدار دوستان و غریبان است، جایی است که مردم اطلاعات مذهبی و اخبار سیاسی و تجاری را مبادله می کنند. مسجد به عنوان مکان تماس دولتمردان و عوام نیز کارکرد دارد. در زمان های گذشته، احکام سلطنتی، اخطارها و معافیت های مالیاتی و اخبار مربوط به امور شهروندان در مساجد اعلام می گردید.

نقش مسجد در تاریخ اجتماعی _ سیاسی ایران بسیار برجسته است. گردهم آیی جمعیت های زیادی در مساجد بزرگ و پتانسیل برای تظاهرات، به ویژه بعد از سخنان مهیج توسط رهبران مذهبی _ مردمی ، نقش مساجد را در ایجاد وحدت و یکپارچگی مردم در راستای تغییرات خاص سیاسی مؤثرتر می گرداند.

مسجد از آغاز به علت کیفیت چند نقشی خود به یک مرکز عمومی اصلی در شهر مبدل شد. مسجد نیز مانند بازار یک مکان عمده گردهم آیی است. تفاوت اساسی میان مسجد جامع و بازار در آن است که برخلاف بازار، که مکانی عمومی برای تجمع مردمی از مذاهب مختلف، نژادهای گوناگون، با سوابق متفاوت اجتماعی _ اقتصادی است، مسجد جامع فقط برای مسلمانان قابل استفاده می باشد. این جنبه مسجد جامع و هم چنین اندازه کوچکتر آن نسبت به بازار، آن را به عنوان دومین محل اصلی گردهم آیی مردم در شهرهای سنتی ایران درآورده است.

مساجد تنها در کانون بازار متمرکز نمی شوند، آن ها در نواحی مسکونی نیز پراکنده هستند.

بنابراین هر محله حداقل یک مسجد دارد. مساجد محلی در مرکز هر بخش مسکونی در طول بازار محلی و در کنار چند ساختمان عمومی دیگر قرار گرفته اند. بزرگسالان محله ها به طور منظم یکدیگر را در مسجد محله برای بحث پیرامون مسایل مربوط به محله، مانند امنیت، آب، دفع زباله و ... ملاقات می کنند. امور اجتماعی و خانواذگی مثل ازدواج ها، طلاق ها، عزاداری ها و جشن ها و غیره نیز در جلسات مسجد محل مورد بحث واقع می شود.

 

 عناصر ساختاری مساجد

مساجد از نظر معماری به شکل مربع با حیاط داخلی محاط در شبستان ها ساخته می شدند.

شبستان رو به جنوب بزرگتر بود و به عنوان شبستان اصلی مسجد به شمار می رفت. کف شبستان ها به وسیله قالی یا گلیم ( فرش های نخی کم بهاتر با بافت درشت غیر دقیق در مقایسه با فرش های ظریف ایران ) مفروش می گردید. فضاهایی میان ستون ها به وسیله روحانیون ( مبلغان مذهبی ) مورد استفاده قرار می گرفت که به این ستون ها تکیه می زدند و آن هایی را که برای مشاوره مذهبی رجوع می کردند، می پذیرفتند. روحانیون کلاس های درس را نیز در اوقات بین نمازها در همین محل برگزار می کردند. در روز های آفتابی حیاط مسجد برای نماز های جماعت و جلسات درس مورد استفاده قرار می گرفت. این فضا معمولاً در هنگام ماه های مقدس محرم و رمضان توسط افراد پر می شد.

عناصر عمده مشخص کننده مسجد عبارت بودند از: مناره (در استان های شرقی ایران به آن گلدسته می گویند)، محراب، منبر و وضوخانه.

مساجد (به ویژه مساجد بزرگتر) به منظور قابل رؤیت شدن از قسمت های مختلف شهر، مناره هایی بلند برافراشته در گوشه های ساختمان مسجد و مشرف به ساختمان های پیرامونی شهر داشتند. این مناره ها معمولاً بلندترین بناهای شهر های سنتی ایران را تشکیل می دادند (میل بالای کلیسا چنین عملکردی در شهر های سنتی اروپا داشت). مناره علاوه بر کارکرد قابل رؤیت بودنش دارای یک فضای اتاق مانند در قسمت فوقانی بود که مورد استفاده مؤذن (که مردم را در اوقات مختلف روز به نماز فرا می خواند) قرار می گرفت. در ایران این مناره ها را معمولاً با سفال های رنگارنگ تزیین کرده (و هنوز می کنند) و بدین وسیله برخی از بهترین شیوه های معماری مساجد را ارایه می دهند.

به علت موقعیت جغرافیایی ایران در رابطه با مکه در عربستان صعودی، محراب ها در مساجد ایران همیشه رو به جنوب غربی اند. این جهت آن چنان مهم و واجب است که گاهی اوقات تمام ساختمان بایستی در جهت خاصی ساخته شود تا نماز خانه رو به قبله قرار گیرد.

غالباً این جهت با الگوی خیابان موجود یا مورفولوژی میدانی که بر کنار آن ساخته شده است، هماهنگ نمی باشد. مثالی مناسب از این دست، مسجد شاه (سابق) در اصفهان است که در ضلع جنوبی میدان مشهور شاه (سابق) قرار گرفته است (این مسجد در قرن هفدهم میلادی ساخته شد).

مسجد به منطور رو به قبله قرار گرفتن، چندین درجه منحرف شده است به طوری که جهت آن از جهت میدان تبعیت نمی کند. چنین الگویی در سراسر جهان اسلام وجود دارد. مواردی مانند مسجد شاه ( سابق ) در سایر شهر های خاورمیانه نیز دزده می شوند. برای مثال جهانگردان در استانبول نمی توانند نسبت به وجود زوایای به ظاهر عجیب بسیاری از مساجد در مرکز قدیمی شهر بی اعتنا باشند (این مساجد در یک شهر مسیحی یعنی جایی که الگوهای معابر تا آن زمان به خوبی شکل گرفته بودند، ساخته شدند) .

بر اساس نظر پاره ای از محققان در برخی از شهر های اسلامی، جهت مساجد در تعیین جهت خیابان های اطراف آن ها مؤثر افتاده است. مایکل بوناین در یک گزارش ارایه شده در همایش 1986 میلادی (طراحی شهر در شهر های اولیه اسلامی مغرب) اعلام داشت که جهت مساجد، جهت خیابان ها و طرح واقعی چندین شهر را در مغرب تعیین می کند.

منبر قسمت دیگر مسجد است. یک بنای پلکانی مانند که همیشه پشت به دیوار قبله بوده و محراب در سمت راست آن قرار می گیرد. منبر از چوب یا آجر ساخته شده و به عنوان جایگاه واعظ قبل و بعد از نماز های جماعت از آن استفاده می شود. منبر ها در شبستان ها و هم چنین در حیاط پشت به دیوار قبله یافت می شوند.

برخی از مساجد نیز در وسط حیاط دارای یک حوض با فواره اند که به منظور وضو و هم چنین دلایل تزیینی مورد استفاده قرار می گیرند. با وجود این، اکثر مساجد به خاطر احتیاج به فضای تزیینی بیشتر در حیاط به هنگام گردهمایی عمومی، فاقد چنین قسمتی هستند؛ و به جای حوض، معمولاً یک ساختمان متصل یا بسیار نزدیک به مسجد برای تطهیر مذهبی وجود دارد. این ساختمان وضوخانه نامیده می شود و در مساجد بزرگتر شامل چندین حوض مجهز به فواره ها، باغچه ها، استراحتگاه ها و یک یا چند آب انبار می باشد. حوض های وضو و اتاق های استراحت ویژه زنان از وضوخانه های مردانه جدا شده است. برخی از این ساختمان ها شامل یک یا چند مکان برای ادای نماز می باشند.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مهرسا 90/10/11:: 7:4 عصر     |     () نظر

درباره
وضعیت من در یاهـو
مهرسا
چه خودساخته هایی که مرا سوخت... و... چه سوختن هایی که مرا ساخت! پروردگارا...مرا درکی عطا فرما که... از سوختنم ساخته ای آباد از من برجای ماند!
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها