فرهنگ و طراحی فضاهای شهری
در طراحی محیط، علاوه بر دانش، توانایی و الهام درونی، عواملی نیز از بیرون بر ذهن طراح و هنرمند اثر می گذارند.
در ایران، فرهنگ، تاریخ و عملکرد محیط از مهم ترین عوامل مؤثر بر اندیشه طراح و معمار در طراحی مناظر و چشم اندازهاست.
محیط زندگی علاوه براینکه محلی برای تخلیه هیجانات روحی مردم به شمار می رود، نشان دهنده گذشته وحال مردم یک جامعه است. در برخی منابع نیمه قرن چهارم، ازایرانیان به عنوان بنیانگذاران طراحی محیط و منظر یاد شده است که نشان می دهد از همان ابتدا، برای ساخت و زینت بخشی پردیس،ازاصولی استفاده می شد.
عواملی که امروزه بر ذهن و فکر طراح تأثیر می گذارند و موجب خلق طرحی زیبا و بدیع و ترکیبی منظم و تأثیرگذار می شوند ریشه در فرهنگ، تاریخ و نحوه استفاده از محیط دارند.
در بررسی دقیق طرح های اجرا شده در کشور، مشخص شده این عوامل در بیشتر طرح ها جایگاهی ندارد و اکثر طراحان تنها به جنبه های زیباسازی طرح توجه می کنند، درحالی که در حرکت به سمت توسعه پایدار و در طراحی اکوسیستم ها درنظر گرفتن این عوامل ضروری است.
از آنجا که نمای ساختمان ها و شکل چشم اندازها، از نشانه های فرهنگی هر جامعه و طرزتفکر مردم به شمار می آیند، نگاه یک تازه وارد به اطراف خود، در وهله اول با فرهنگ مردم آن جامعه گره می خورد. بنابراین ، عوامل فرهنگی اصلی ترین نقش را در طراحی محیط ایفا می کنند.
تشابه بین 2 محیط از 2 جامعه جدا از هم، گویای نزدیکی فرهنگ 2ملت و درنهایت، نشان دهنده پیوستگی و نحوه نگرش و اندیشه آنهاست. خلاف این مطلب نیز صادق است. در جوامع مختلف، به دلیل تفاوت های فرهنگی، استفاده از اجزا و نحوه چیدمان و ساخت یک پردیس متفاوت است. برای مثال، شکل فانوس هایی که یک طراح ژاپنی در طرح خود به کار می برد، نمای کوچکی از معماری ساختمان های آن جامعه است. در ایران تأثیر سایر فرهنگ ها بر طرح پردیس در استفاده از سبک های مختلف شرقی و غربی دوره قاجاریه و ارتباط با سایر مملکت ها، بیشتر دیده می شود. برای مثال می توان ازباغ «دوشان تپه» در تهران نام برد که در زمان ناصرالدین شاه احداث شده است. در دوره پهلوی به دلیل ارتباط بیشتر، تغییرات بیشتری در طراحی محیط دیده می شود. این تأثیرات در ویلاسازی های آن زمان کاملاً مشخص است. هرچند در همین طرح ها هم فرهنگ ایرانی همچنان رنگ و لعاب خود را حفظ کرده است. محصور کردن وسایل مختلف برای محفوظ ماندن از دید دیگران، یکی از نشانه های چنین فرهنگی است.
بسیاری از ساختارهای یک جامعه از تاریخ، نشأت گرفته اند. شکل موجود جوامع، تاحدی تحت تأثیر تاریخ، اسطوره ها و نمادهای گذشته قرار گرفته است.
عوامل و سازه های فیزیکی محیط رانباید خشک و بی روح تصور کرد، چراکه این سازه ها ریشه در حالت ها و اندیشه های گذشتگان آن جامعه دارند. درحقیقت تاریخ، سیر تکامل فکری یک جامعه است که بر شکل سازه ها تأثیر می گذارد.
این سیر در ایران از باغ های تیموری تا باغ های صفویه و قاجاریه و حتی در طراحی طراحان امروزی دیده می شود. در این روند، هردوره از دوره قبل خود تأثیر گرفته و آن را تکمیل کرده است. طراحی و نحوه چیدمان اجزا نیز باید به گونه ای باشد تا افرادی که از آن محیط استفاده می کنند، به راحتی به همه امکانات، دسترسی داشته باشند.
اگر در معماری چشم اندازها اصولی به کار گرفته شده باشد، در نگاهی دقیق، به راحتی می توان از طرز قرارگرفتن اجزا به شغل، سن و وضعیت جسمی استفاده کنندگان آن پی برد، چراکه به احتیاجات روحی، روانی و جسمی کاربران در آن طرح توجه شده است.توجه به این نکات، نیازمند بررسی جامعه شناسانه، وضعیت جسمی و شغل استفاده کنندگان هر محیط دارد و به تدوین اهداف احداث فضای سبز کمک می کند.
به موازات گذشت زمان و تغییر افکار عمومی، عوامل مؤثر بر فرهنگ، بر سازه های هر جامعه تأثیر می گذارد. طرح چند قرن قبل با طرح امروزی به لحاظ روش اجرا و نحوه چیدمان اجزا متفاوت است و این تفاوت ها ناشی از فرهنگ حاکم بر آن زمان و تاریخ آن جامعه است. طراحان برای خلق طرحی ماندگار و بدیع باید به شناسایی جامعه و ابعاد فرهنگی هر جامعه بپردازند، چراکه طرحی موفق است که درآن به زمینه های فرهنگی و جامعه شناسی بطن جامعه توجه شده باشد.
کلمات کلیدی:
1- تعبیر سه بعدی تصمیمات برنامه ریزی به صورت ارادی و آگاهانه.(Vigier,1965:21-31
2- روند منطقی شکل دادن به شکل کالبدی شهر.(San Francisco Urban design study,1970:3
3- شکلی که راه حل های مسائل شهری داده می شود .(AIP,1963
4- بیان سه بعدی تصمیمات و سیاست های عمومی. (AIP,1963
5- آن نوع شکل گیری شهر که تحت تاثیر عوامل اجتماعای- اقتصادی و دخالت های خاص طراحی که به منظور ها و هدف های مشخصی انجام می گیرند، صورت می گیرد.(Wolf,1975:19
6- نظام بخشیدن به 6 عنصر شهری ( خیابان-ساختمان-سیسنم ارتباطات و تجهیزات- محل کار- تفریح و یرگرمی و ملاقات) هم از عملکرد و هم از نظر زیبایی کار اصلی طراحی شهری است.(Spreigen,1964
7- در طراحی شهری توجه بیشتر معطوف عوامل اداراکی محیط شهری است و با این ترتیب طراحی شهری اساسا اختصاص به درک بصری آن دسته از عناصر شهری دارد که عمدتا سه بعدی و ثابت است، لکن ممکن است عناصر متحرک را نیز در بر گیرد.(Urban Design Committee,1963
8- پیش بینی ذهنی مجموعه ای از وسائل برای حصول یک یا چند هدف خاص . در اینجا هدف به صورت مشخص تری به عنوان بهبود محیط فیزیکی و طراحی به عنوان ایجاد شکل شهر و روستا تعریف می شود.شکل به عنوان ظرفی است که محتوی را در خود جای می دهد. (Blumenfeld,1967: 17
9- کار طراحی شهری معمولا با کار یک معمار معمولی و یا یک معمار محیطی متفاوت است.زیرا پیچیدگی و مقیاس پروژه های طراحی شهری به مراتب بیشتر و بزرگتر است.از طرف دیگر کار طراحی شهری با کار شهرساز که حیطه عملیاتش تمام جنبه های گوناگون شهری است نیز متفاوت است.(Mera,1967: 291
10- طراحی شهری به توزیع و نظام کلی فضائی فعالیت ها و عناصر در یک منطقه وسیع مربوط می شود. در طراحی شهری گروه های ذینفع متعدد، از نظر زمانی میان مدت، کنترل نسبی و حالت اختتم یا پایانی برآن نیست. (Lynch,1968: 267
11- طراحی شهری عبارتست از طراحی چهاچوب فضائی جهت زندگی جامعه شهری.(Blumenfeld,1953: 35
12- طراحی شهری اصولا بخشی از برنامه ریزی شهری است که با سازمان فضایی جامعه سروکار دارد.(Minerbi,1975: 2
13- طراحی شهری عبارتست از سازمان دهی فضایی، زمانی، معانی و ارتباطات.(Rapoport,1977
14- لوکوربوزیه : طراحی شهری عبارتست از ایجاد نظم و انضباط در محیط شهری.(Fishman,1977: 190
15- تونی گارنیه : طراحی شهری عبارتست از سازمان دهی به روابط بین عناصر شهری.(Giedion, 1961
16- رایت، طراحی شهری را از دید یک نوع آزادی و دمکراسی جدید مطرح می کند. (Fishman,1977: 94
17- بارنت : طراحی شهری عبارتست از یک سیاست عمومی در مورد فضا و شکل شهر.(Barnett,1974
18- طراحی شهری عبارتست ازهنر طراحی قسمت های بزرگ محیط ساخته شده در سطح کلی قبل از اینکه طراحی خود ساختمان ها بصورت تفصیلی شروع شود.(International conference on Urban Design, 1980: 17-20
19- طراحی شهری عبارتست از طراحی شهر بدون طراحی ساختنان ها آن .(Barnett,1982
20- گوتنهایم : طراحی شهری بخشی از برنامه ریزی شهری است که با زیباشناسی سروکار دارد و نظم و فرم شهر را معین می دارد.(Gutheim,1963
کلمات کلیدی:
انواع پایداری:
انواع چهارگانه پایداری عبارتند از: انسانی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی. این انواع بسیار با هم متفاوتند و علیرغم تداخلها با هم در یک مفهوم جمع نمیشوند. در واقع مشکل از اینجا آغاز شده است که وقتی نظام اقتصادی انسانی کوچک بود ظرفیتهای باز تولید و انطباق محیط زیست نامحدود فرض میشد. اما امروزه با کمال تاسف متوجه شدهایم که منابع و ذخایر زیست محیطی محدودند. البته این ظرفیتها بسیار بزرگ بودند اما مصرف بسیار زیاد اقتصاد انسانی از آنها پیشیگرفته است و ذخایر محدود شدهاند. اقتصاددانان که با منابع کمیاب سروکار دارند نتوانسته اند کمیاب بودن منابع زیست محیطی را درک کنند و وارد ارزیابیهای خود کنند. قاعده کلی پایداری این است خروجی فعالیتهای ما باید در محدوده توانایی محیط زیست محلی برای جذب مواد زائد بوده و باعث تخریب غیرقابل قبول ظرفیت جذب مواد زائد در آینده نشود.
پایداری انسانی: یعنی حفظ سرمایه انسانی، سرمایه انسانی کالای خصوصی افراد است. عواملی مثل بهداشت، آموزش، مهارت، دانش، رهبری و دسترسی به خدمات سرمایه انسانی را میسازند. سرمایهگذاری در اینها بخشی از توسعه اقتصادی است زیرا پایداری انسانی نیازمند سرمایهگذاری مستمر برای مراقبت در طول عمر انسانهاست. ارتقاء بهداشت مادران، تغدیه، زایمان ایمن، مراقبت نوزادان و خردسالان از این موارد است. لازم است 2 تا 3 دهه سرمایهگذاری برای آموزش و کارآموزی انجام شود تا برخی از تواناییهای هر فرد مجال ظهور یابد. در عمل سرمایه انسانی به خوبی حفظ نشده است، افزایش جمعیت از میزان شاخصهای سرانه آن کاسته و سرمایهگذاری اضافی روی آموزش با کیفیت پایین نیز باعث عدم رشد سرمایه انسانی شده است.
پایداری اجتماعی: یعنی حفظ سرمایه اجتماعی. چهارچوب اصلی جامعه را میسازد و هزینه کار با یکدیگر و همکاری را کاهش میدهد و با به وجودآوردن اعتماد از هزینه مبادله میکاهد فقط مشارکت منظم در جامعه و جامعه مدنی قوی (شامل حکومت) میتواند چنین وضعی ایجاد کند.انسجام اجتماع برای نفع متقابل، همبستگی میان گروههای مردم، تعامل، تساهل و تحمل، محبت، صبوری، همیاری، عشق، معیارهای صداقت و درستی، نظم و اخلاق مورد وفاق عموم، تعاملهای فرهنگی و مذهبی، این عوامل تشکیلدهنده سرمایه اجتماعی هستند و بدون چنین عواملی سرمایه اجتماعی به سرعت مستهلک میشود (مثل سرمایه فیزیکی)اهمیت ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی برای ایجاد پایداری اجتماعی هنوز به درستی فهمیده نشده است سرمایهداری نوع غربی سرمایه اجتماعی را تضعیف می کند زیرا رقابت و فردگرایی را بر تعاون و اجتماع گرایی ترجیح میدهد.خشونت هزینه اجتماعی عظیمی است که در جوامعی که سرمایهگذاری کافی روی سرمایه اجتماعی نشده است باید پرداخت شود. خشونت و گسستگی اجتماعی بزرگترین موانع پایداری هستند.
پایداری اقتصادی: مراد از پایداری اقتصادی حفظ سرمایه اقتصادی است. با وجود این پایداری اقتصادی را میتوان براساس ارزش افزوده درآمد تعریف کرد، همانطور که هیک Hick به شکل زیر تعریف کرده است: " میزانی که هر فرد می تواند طی یک دوره مصرف کند و در انتهای دوره از نظر رفاهی همان وضع آغاز دوره را داشته باشد.سرمایه ساخته شده را میتوان جایگزین کرد. معمولا" سرمایه ساخته شده اضافی وجود دارد.به طور سنتی، اقتصاددانان توجه اندکی به سرمایه طبیعی داشتهاند (جنگلها، هوای پاک وغیره) میبایست به معیارهای سنتی تخصیص و کارآیی عنصر سومی بنام اندازه (مقیاس) را نیز افزود. اضافه کردن این عنصر اندازه رشد را محدود میکند و این پرسش که چه میزان رشد اقتصادی مطلوب است؟ را وارد نظریه اقتصادی میکند. یا به سخن دیگر چه میزان ماده و انرژی از محیط زیست به مواد زائد یا ذخیره تبدیل بشود.از آنجا که ارزشهای اقتصادی با پول محاسبه میشود. اندازهگیری سرمایه طبیعی، سرمایه بین نسلی و منابع در دسترس عموم مثل هوا با مشکلات زیادی روبروست.
پایداری زیست محیطی: یعنی حفظ سرمایه طبیعی، البته هدف از حفظ سرمایه طبیعی تداوم رفاه انسانی است. انسان باید بفهمد که میبایست در چارچوب محدودیتهای محیط زیست بیوفیزیکی زندگی کند. سرمایه طبیعی باید حفظ شود زیرا هم تامین کننده منابع است و هم صندوق ذخیره مواد زاید و این به معنای حفظ اندازه زیر نظام اقتصاد انسانی (جمعیت ضربدر مصرف در هر سطحی از تکنولوژی) در محدوده کل اکوسیستمی است که این سیستم به آن وابسته است. پایداری زیست محیطی نیازمند مصرف پایدار توسط یک جمعیت پایدار است قواعد پایداری را چنین تدوین کرده اند:
از بعد ستاندهها: حفظ مواد زائد در محدوده ظرفیت انطباق محیط زیست بدون آسیب رساندن به آن
از بعد نهاده ها : بهرهبرداری از تجدیدپذیرها باید در محدوده نرخ باز تولید آنها بماند
تکنولوژی می تواند پایداری زیست محیطی را کاهش دهد یا بر آن بیفزاید. تجدید ناپذیرها را نمیتوان پایدار کرد اما به نیمه پایداری زیست محیطی آنها میتوان نزدیک شد و راه آن نیز نگهداشتن نرخ کاهش آنها در حد نرخ ایجاد جایگزینهای تجدیدپذیر آنها میباشد به سخن دیگر.
قاعده 1 در مورد منابع تجدیدپذیر: استفاده از منابع تجدید پذیر میبایست درمحدوده ظرفیتهای باز تولید نظام طبیعی که آن منابع را تولید میکند باشد
قاعده 2 در مورد منابع تجدید ناپذیر: نرخ کاهش موجودی منابع تجدید ناپذیر میبایست کمتر از نرخ تاریخی تولید جانشینهای تجدیدپذیریشان بوسیله نوآوری و سرمایهگذاری انسانی باشد.
قاعده 3 میزان و سرعت دفع مواد زائد ناشی از مصرف منابع ،چه تجدیدپذیر و چه تجدید ناپذیر، می بایست متناسب با توانایی زمین برای جذب و تغییرشکل (سازگاری ) با آن باشد.
قاعده 4 دفع مواد زائد نباید به حفظ منابع زمین آسیب برساند
قاعده 5 خدمات زیست محیطی معمولا" جایگزینی ندارند و اگر آسیب ببینند این آسیب برگشت ناپذیر است.
کلمات کلیدی:
اقدامات اساسی دفاع غیر عامل:
اقدامات اساسی در تامین دفاع غیرعامل در تهیه طرحها متناسب با ماموریت، وضعیت، موقعیت و شرایط زمانی و مکانی و رده سازمانی باید مورد استفاده و بهره برداری لازم قرار گیرد. برخی از اقدامات مرتبط عبارتند از:
مکان یابی Location
یکی از اقدامات اساسی و عمده پدافند غیرعامل، انتخاب محل مناسب میباشد و تا آنجا که ممکن است باید از ایجاد تاسیسات حیاتی و حساس در دشتهای مسطح یا نسبتاً هموار اجتناب کرد. زیرا تاسیسات احداث شده در چنین محلهایی را نمیتوان از دید دشمن مخفی نگاهداشت و آسیبپذیری آن در برابر تهدیدات افزایش میدهد. ایجاد تاسیسات حیاتی و حساس در کنار بزرگراهها، جادههای اصلی، کنار سواحل دریا، رودخانهها و نزدیکی مرزها موجب سهولت شناسایی و هدفیابی آسان آنها توسط دشمن میگردد.
توضیح اینکه سه موضوع عمده که میبایست در مکان یابی به آن توجه خاص مبذول گردد به شرح ذیل میباشد:
1- ماموریت (Mission )
امکان اجرای ماموریت در مکان تعیین شده موجود باشد.
2- پراکندگی (Dispersion )
وسعت مکان انتخابی به صورتی باشد که امکان پراکندگی مناسب تاسیسات و تجهیزات را فراهم نماید.
3- شکل عوارض و محیط (Terrain Pattern )
مکان انتخابی به گونهای باید باشد که احداث تاسیسات و استقرار تجهیزات تا آنجا که ممکن است باعث بهم خوردگی شکل طبیعی زمین نگردیده، ضمنا همرنگی با عوارض محیطی (روستایی، کویری، کوهستانی، جنگلی، شهری) حفظ شود.
آمایش سرزمینی Spatial
تنظیم و برنامهریزی کمی و کیفی یک موضع، مکان (واحدهای خرد و کلان) با در نظر داشتن شرایط و عوامل سیاسی نظامی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی در سطح کلان وسیع میباشد. از مهمترین ویژگیهای آن نگرش همه جانبه به مسائل، آینده نگری و دوراندیشی و نتیجهگیریهای مکانی از محتویات استراتژی توسعه ملی میباشد.
آمایش سرزمینی، بهترین، دقیقترین و ظریفترین طرز انتقال عاقبتاندیشی منطقی و ملی حکومت بر سرزمین یا فضای حیاتی (واحدهای خرد و کلان) در چارچوب عدالت است.
در کشورهای اروپایی مفهوم آمایش سرزمینی ابتدا مفهوم دفاعی دارد و سپس مفهوم توسعهای پیدا میکند، قبل از ساخت نیروگاه، بزرگراه، سد و زیر ساختهای کلیدی موضوع در کمیتههای نظامی و دفاعی مطرح میگردد و پس از بررسی لازم و اعمال ملاحظات دفاعی و امنیتی نسبت به ساخت آنها اقدام میگردد.
تاریخ زندگی بشر همواره با موضوع جنگ همراه بوده است. این واقعیت به قدری تاثیرگذار بوده که به عنوان یک پدیده اجتماعی پذیرفته شده و جامعه شناسان بخشی از تحقیقات خود را پیرامون آن و تاثیراتی که بر زندگی انسانها می گذارد اختصاص دادهاند. پدافند غیر عامل با مفهوم کلی دفاع در برابر تهاجم، بدون استفاده از سلاح و درگیر شدن مستقیم، سابقه ای بس طولانی در تاریخ بشری به قدمت خلقت انسان دارد. شکلگیری تمدنهای اولیه در جهان، همواره به وقوع جنگ همراه بوده است، انسانها از طریق پناه گرفتن در غارها و ساخت جوشن و سپر و ایجاد برج و بارو و قلاح محکم و مرتفع و حفر خندق جهت حفظ جان و تامین گروهی با هدف پیشگیری از حملات غافلگیرانه دشمن اقدام نمودهاند. انجام اقدامات دفاع غیر عامل در جنگهای امروزی در جهت مقابله با تهاجمات دشمن و تقلیل خسارات ناشی از حملات زمینی، هوایی و دریایی مهاجم، موضوع بنیادی است که وسعت و گستره آن تمامی زیر ساختهای کلیدی، مراکز حیاتی، حساس و مهم نظامی و غیر نظامی کشور نظیر: پالایشگاهها، نیروگاهها، بنادر، فروردگاههات، مجتمعهای بزرگ صنعتی، قرارگاهها و مراکز عمده فرماندهی نظامی و هدایت و تصمیم گیریهای سیاسی، مراکز اصلی مخابراتی و ارتباطی، پلهای استراتژیک، صنایع نظامی، پایگاههای هوایی، سایتهای موشکی، مراکز و ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی، انبارهای عمده مواد غذایی و داروئی، مراکز جمعیتی و قرارگاههای تاکتیکی، مقرهای عمده آمادی و پشتیبانی و ... را در برمیگیرد.
کلمات کلیدی:
مهندسی غیر عامل
یکی از عمدهترین وظایف مهندسین عمران و معماری، تأمین فضاهای شایسته زیست انسان است، این فضاسازی میتواند به منظور بهرهبرداری در شرایط عادی «زمان صلح» یا در شرایط اضطراری «زمان جنگ» مورد استفاده واقع شود.
آنچه که در این فضاسازیها مهم است، طراحی و خلق ظرفی است که انسان مظروفش میباشد.
پس در هر دو زمان صلح یا جنگ مقوله حیات مادی و معنوی انسان باید سرلوحه کار مهندسی به عنوان مأمنی برای انسان باشد. نام این فضاها در شرایط اضطراری «پناهگاه» است، اما پناهگاه فقط در محدوده زمانی خاص نباید مورد بهرهبرداری واقع شود بلکه کل پهنه زندگی و حیات انسان را باید دربرگیرد، شرایط عادی حیات همانند سایر فضاهای زندگی باید در پناهگاه جاری و ساری باشد زیرا در فرهنگ ما پناهگاه فقط فضایی برای خزیدن انسان در آن نیست تا از گزند حوادث در امان باشد بلکه پناهگاه فضایی است که علاوه بر مصونیت از عوامل مخرب باید کمال آرامش و تعادل روحی، روانی فرد را برای انجام بهتر وظایف و مسئولیتها و نیز نقشآفرینی او در پی داشته باشد. اگر چه در پدافند غیرعامل مقاومت در مقابله با عوامل مخرب وظیفه المانها، عناصر و جزئیات سازهها است اما مقاومت و غلبه بر مسائل روحی، روانی، گشایش در امور معنوی وظیفه معماری فضا است با توجه به موارد فوق و بکارگیری مصالح مناسب، روشها و تکنولوژی نوین در خلق ایدهها و آرمانهای معماری و در عین حال بهرهگیری از مقاومت عالی مصالح و عناصر سازهای میتوان به پدافند غیرعامل در مهندسی برای تداوم حیات انسان دست یافت.
پناهگاه
با توجه به سرعت تغییر و تحول در زندگی امروزه بشر و با نگاهی به آینده و توجه به نیازهای انسانی در زمینه خلق فضا و طراحی آن توجه به «چند منظوره نمودن» امری اجتنابناپذیر میگردد مگر نه این است که بشر برای مصون بودن از سرما و گرمای شدید، باد، طوفان، برف و باران و ... نهایتاً زلزله یا عوامل مخربی چون بمباران در شرایط اضطراری نیاز به مأمن، منزل، مسکن، بیت و خانه .... دارد. چه بهتر که با در نظر گرفتن همه ابعاد انسانی و تغییر و تحولات و با نگاه به آینده از طریق کسب تجارب گذشته به طراحی و اجرای این فضاها اقدام نماید که زندگی و حیات او در همه زمانها و همه مکانها و با توجه به فصول مختلف به نیازهای روزافزون وی پاسخ مثبت دهد و در اثر بهینهسازی و استفاده از مصالح و تکنولوژی نوین به اقدامی دست زند که نیاز فرهنگ اجتماع، اقتصاد و .... را همواره پاسخگو باشد.
لذا در طراحی فضایی برای زیستن انسان سه مقوله سازه، معماری و روانشناسی فضا میتواند ذینقش گردد تا فضا قابلیت داشته و فراسونگر باشد تا به همه ابعاد وجودی انسانیت انسان نیز پاسخ دهد.
براین اساس مقابله با انواع تهدیدها و نیروهای وارده اعم از نیروهای فشاری، کششی، خمشی، برشی، پیچشی و هر گونه تنش را در کشاکش مخرب آن با طراحی المانهای سازهای مقاوم، خستگیناپذیر و پرصلابت ساخته و از سوی دیگر با طراحی معماری در عین تعامل سازهای شکوه، عظمت، صبوری، بردباری، آسایش و آرامش را برای تداوم حیات انسان با معنویت فضا و خصایل انسانی و خصیصههای روحی و معنوی در هم آمیزد.
در این میان کاربرد مواد و مصالحی مناسب، قوی و پرصلابت و توأم نمودن بهرهگیری از مصالح با فنآوریهای نوین و استفاده از عناصر زمینی طبیعت و کاربرد بتن مسلح، در عین صلابت و سختی، مقاومت و سفتی با طراحی همشأن با ظرفیتهای انسانی باشد و از سوی دیگر خلق فرمی زیبا با عظمت و پرشکوه که توأماً بتواند برحسب نیاز و ضرورت، انسان را محافظت نموده و به تداوم حیات طبیعی رهنمون سازد امری اجتنابناپذیر است. فولاد همانند اسکلت و سازه مسلح کننده در بتن و بتن به عنوان پوسته و کالبدی که معماری آن را آنچنان که در خور اوست با فرمپذیری در میان دستان معمار چون مومی نرم در هم آمیخته و با ایجاد قوسهای مقاوم اما لطیف و ظریف و با خطوط مدور و منحنی که میتواند روح انسان را صیقل دهد هماهنگ گشته و نهایتاً در قالبی از پیش تعیین شده به فرم و فضایی دست یابد که همشأن انسان گردد که مظروف آن است. در این فضا ستونهای استوار، قوی و مقاوم برای قیام و استواری برافراشته میشوند اما دوام و پایداری آنها بر توان بتن مسلح محاسبه شده و برای سیرابی روح انسان و صیقل دادن به احساس لطیف در کمال بیریایی یا تزویه به صورت اکسپوز و خالص اما مدور و نرم به صورت گرد و دایره ایجاد میشود تا نه تنها از هر گونه اصابت و اصطکاک در رفت و آمدها مشکلساز نباشد بلکه باعث دید بیشتر و تداوم نظر در فضا گشته و از محدودیت خطوط صلب و مستقیم بکاهد. در این فضا، ارتفاع که یک اصل انسانی برای تداوم فعالیت انسانها است. چون سایر فضاها و همانند با آنها 95/2 متر باید در نظر گرفته شود و در طراحی سقف علیرغم استفاده از بتن مسلح که خود سخت و مقاوم است با ایجاد فرم نرم قوسی باعث بالا بردن توان مضاعف سقف میشود.
بسته نبودن فضای چندمنظوره و تداوم داشتن فضا هر گونه محدودیت برای تحرک انسان را حذف و پویایی او را در این فضا بیش از پیش میسر میسازد.
توجه به جریان هوا در فرم قوسی سقف و تابش نور از داکتهای تهویه و نور که مجهز به ونتیلاتور طبیعی و مصنوعی است امکان جریان هوا را فراهم میسازد و برای پرهیز از گزند امواج انفجاری از دیوارهای حائل برشی در پیش ورودیها بهره میجوید که خود همزمان ایجاد حریم بصری را نیز برای درون فضا چون حجابی مستور فراهم میسازد.
در این فضا همه امکانات لازم برای زیستن و زندگی کردن همانند زندگی عادی از سرویسهای بهداشتی، دوش، دستشویی و امکان دسترسی به منابع و مواد اولیه تغذیه که در سردخانه متصل به فضا پیشبینی میگردد استفاده میشود. در نهایت از دل خاک تا غایت آن فضا که «پناهگاه» نام گرفته در میان خاک بنا میشود، پناه ببرد و برای مقابله فیزیکی با هر گونه عنصر نفوذی از سوی دشمن که راکت، موشک یا بمب نام دارد بر روی بستر خاکی و زیر آسفالت محوطه یا ساختمانهای طبقاتی یک دال قوی از بتن مسلح گسترده میشود که سپر یا تله انفجاری نام دارد و در اولین اصابت هر یک از تیرهای دشمن در سطح منفجر شده و امواج آن را مستهلک مینماید و اینجاست که خاک باید وظیفه میرائی امواج و پیشگیری از نفوذ آن و نهایتاً قدرت تخریب آن را در سطح بگیرد و امکان تخریب فضای اصلی پناهگاه چندمنظوره را از آن صلب نماید.
در این مهندسی یکی هماهنگی کامل بین فیزیک فضا که بتن مسلح نام دارد با معماری فضا که روح آن است و مکانیک خاک با روانشناسی فضا در هم آمیخته فضای مناسبی را برای حیات انسان خلق میکند.
لذا در این فضا که فضایی چندمنظوره چون سالن اجتماعات، نمازخانه، سلف سرویس، کتابخانه، سالن ورزش، سالن امتحانات و ... برای او یک مسکن، مأوا، اداره یا ... فضای امن میباشد که نه تنها در آن همه امورات روزانه جاری و ساری است که خود پناهگاه نیز میباشد. و نه تنها در زمان صلح که در زمان جنگ نیز به کار میرود و پدافندی غیرعامل برای تداوم حیات انسان بوده، ضمن مصونیت از عوامل مخرب، آرامش روحی و روانی را به دنبال دارد.
کلمات کلیدی: